سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم دشمن آنند که نمى‏دانند . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :25
بازدید دیروز :11
کل بازدید :139085
تعداد کل یاداشته ها : 134
103/9/6
4:50 ع
موسیقی

من وقتی فکر می کنم می بینم تو زندگیم چه قدر زیاد بودن لحظاتی که درونم به من می گفت یه کاری بکنم و خودم هم می دونستم که باید اون کار رو بکنم ولی در عمل کار دیگه ای رو انجام می دادم . عجیبه . چرا وقتی می دونیم کار درست چیه کار اشتباه رو انجام می دیم یا اصلا کاری انجام نمی دیم ؟ این اتفاق هر روز می افته . مثلا تو اتوبوس می بینی که یه پیرزن سوار شده و تو می دونی که کار درست اینه که بلند شی و جات رو به اون بدی و می دونی و تجربه کردی که با این کار چه احساس خوبی بهت دست می ده ولی خیلی وقتها هم این کار رو نمی کنی و تو ذهنت بهانه های مختلف میاری . نه من نمی خوام این بهانه ها رو به گردن شیطون بندازم و بگم اونه که آدم رو از انجام کار خوب باز می داره . چون اگه اینطور باشه که هیچ انسانی در قبال رفتار نادرست خودش مسئول نیست و همه تقصیرها به گردن شیطونه . به نظر من علت اینه که ما بعضی وقتها همه چیز رو فراموش می کنیم و یه جوری لجبازی می کنیم . با خودمون ، با ایمانمون و شاید خدای نکرده حتی با خدا هم لجبازی می کنیم . انگار عمدا می خوایم بد باشیم . حتی این جور مواقع خیلی اتفاق می افته که با خودمون می گیم که اصلا نمی خوام ثواب کنم . مگه زوره ؟ یا خودمون رو به اون طرف می زنیم و انگار می کنیم که اصلا هیچ اتفاقی نیافتاده . اما ته دلمون هیچ وقت راضی نمی شیم و خودمون هم می دونیم که داریم اشتباه می کنیم .


...