زندگی انسان با تصمیم گیری و انتخاب عجین شده . در واقع انسان گرچه از بهشت رونده شد ولی یه چیز خیلی مهم رو بدست آورد ، یعنی اختیار . به انسان حق انتخاب داده شد تا بتونه به میل خودش تصمیم بگیره . اگه فکر کنیم می بینیم کمتر لحظه ای تو زندگیمون بوده که بدون تصمیم گیری و انتخاب گذشته باشه . از انتخاب های خیلی کوچیک گرفته تا انتخاب های بزرگ . گاهی وقت ها هم تصمیم گیری و انتخاب خیلی برای آدم مشکل هست . یه انتخاب هایی توی زندگی خیلی سرنوشت ساز هستن . طوری که حتی میشه گفت خوشبختی یا بدبختی انسان در گرو اونهاست .
یه چیز دیگه ای هم که هست اینه که زندگی انسان طوری هست که اگه انتخاب اشتباهی بکنه می تونه برگرده و یه انتخاب جدید داشته باشه . اما نکته مهم اینه که این وسط انسان یه چیز مهم رو از دست می ده ، اونم عمره . عمری که هرگز برنمی گرده . در واقع زندگی جای آزمایش و خطا کردن نیست . مخصوصا تو بعضی موارد خاص .
نکته دیگه اینه که گرچه انسان مختار آفریده شده و حق انتخاب داره . اما نباید نقش تقدیر و سرنوشت رو هم تو زندگی نادیده گرفت . این رو خیلی از ماها تجربه کردیم که گاهی وقتها انگار ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم می دن تا یه اتفاقی بیافته . انگار یه نیروی فراتر از قدرت و اراده ما همه چیز رو پیش می بره . این همون تقدیر و سرنوشته .
این موضوع جبر و اختیار و تقدیر و سرنوشت موضوع خیلی پیچیده ای هست که گاهی وقتها هر چی بیشتر راجع بهش فکر می کنیم کمتر به نتیجه می رسیم و یا بیشتر گیج می شیم . شاید بهترین کار اینه که با عقل و درایت و استفاده از تجربیات دیگرون از قدرت انتخابمون به خوبی استفاده کنیم و سرنوشتی رو که برامون رقم زده شده به راحتی بپذیریم و سعی نکنیم با اون بجنگیم که نتیجه ای در پی نخواهد داشت . چون در آخر هم مجبور به پذیرش اون هستیم .
به نظر من این وسط اگه ایمان داشته باشیم که هرچیزی که پیش میاد خیره و خدا برای هیچ کدوم از بنده هاش بد نمی خواد ، پذیرش همه چیز برامون راحت تر خواهد بود .