سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تندخویى گونه‏اى دیوانگى است ، چرا که تندخو پشیمان شود و اگر پشیمان نشد دیوانگى او استوار بود . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :4
بازدید دیروز :7
کل بازدید :136872
تعداد کل یاداشته ها : 134
103/2/5
7:1 ع
موسیقی

من نمی دونم چرا خیلی ها روی سن و سالشون حساسن و همیشه می خوان سنشون رو کمتر بگن . ولی من اصلا یه همچین حساسیتی ندارم . شاید هم چون هنوز جوونم این حساسیت رو ندارم و بعدا که سنم بالا بره ، منم حساس بشم . ولی به نظرم اگه آدم عمر مفید و توام با موفقیتی رو پشت سر گذاشته باشه دلیلی نداره که بخواد با کمتر گفتن سن و سالش ، یه تعداد از سال های عمرش رو فراموش یا حذف کنه . چون هر سالش براش چیزهایی داشته که نمی خواد هرگز یک سالش هم کم بشه . من که تقریبا این طوریم . البته نه اینکه خیلی آدم موفقی بودم ، ولی حداقل اکثر عمرم رو با کارهایی گذروندم که خودم می خواستم و بهشون علاقه داشتم . و موفقیت هایی هم بدست اوردم . هر چند کوچیک ولی خوب برای خودم مهم بوده و البته تا رسیدن به اون نقطه اوج و هدف اصلی راه زیادی باقی مونده . یه چیز دیگه هم که هست اینه که به هر حال آدم همیشه به گذشتش که فکر می کنه با خودش میگه که می تونست بهتر از این باشه .  

گذشته از این حرفها ، امسال روز تولد متفاوتی داشتم . از یه طرف که صبح تا ظهر توی بیمارستان بودم (مامان یه عمل جراحی داشت که منم همراش رفته بودم که البته خدارو شکر دکتر تشخیص داد که مشکل با دارو رفع شده و نیازی به جراحی نیست . یعنی تا ظهر منتظر دکتر شدیم تا بیاد ) . عصر هم من که خیلی خسته بودم خوابیدم . ولی مامان رفت خونه خاله معصومه و وقتی اومد رویا هم همراش بود . مامان برای شام پیتزا درست کرد (که من خیلی دوست دارم) و یه جعبه نون خامه ای گرفته بود و خلاصه یه تدارکاتی دیده بود . خاله نرگس هم تلفن زد که می خواد شب بیاد(البته از موضوع تولد بی خبر بود) .

 شب خوبی بود .

 کادوهای جالبی هم گیرم اومد :

 رویا : یه تاپ خوشکل و یه لیوان سرامیکی قشنگ

احسان : یه عروسک خرسی پشمالو و سفید خیلی بامزه

محسن : دو تا چراغ نفتی کوچولو (من به چراغ نفتی و این جور وسایل قدیمی و سنتی علاقه خاصی دارم . با این دو تا چراغ ، چهار تا چراغ نفتی دارم . البته در اندازه ها و شکل های مختلف)

بابا : ده هزار تومان پول

مامان : یه شمش طلا (که حدودا یکی دو ماه پیش با هم خریدیم)

هر چند که نمی تونم منکر جذاب بودن و لذت بخش بودن هدیه گرفتن بشم ، ولی بیشتر از اون همین که تولدم رو بیاد داشتن از همه چیز برام با ارزش تره .

 

 


86/12/2::: 9:24 ع
نظر()
...